خدا مرحم تمام دردهاست.
هر چه عمق خراشهای وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن ان بیشتر در وجودت جای میگیرد
ای مهربانم!
شوق نیایش را در دلم بیش از پیش کن
تا کبوتر جانم هنگام جاری شدن آب وضو بر
تنم تا عرش کبریایت عروج کند
خداوندا :
برای همسایه که نان مرا ربود، نان !!
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی !!
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش !!
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم !!
دکتر علی شریعتی
چهل روز گذشت!
چقدر سخته بدون تو زندگی کردن مادر
عزیــــــــــــــــــــــزم!
اشکای چشام و می بینی مادر؟؟؟!!!
منم دخترت!
همونی که دلتنگش می شدی هر جا می رفت
دختری که دائم سراغش و از بچه هات می گرفتی!
از من قهر کردی عزیز دلم!
من که دختر خوبی بودم!
هر چه گفتی گفتم چشم!گلم!
کاش !!!!!!
منم میخوام بیام پیشت عزیزم!!!!!
چقدر جای خالیت و حس میکنم
هیچ کسی نتونست برام جای خالی تو رو پر کنه!
همه مشغول زندگی خودشون هستن!
همه می خوان به من بفهمونن دوستم دارن
محبت می کنند
ولی چی بگم؟؟؟!!!
حس میکنم دارن به من ترحم میکنند
تازه از ترحمشون هم که کم می کنند!
توجییییییییییه
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا
!!!!!!!!!!!!
عشق مقدس است عشقی که از خدا نشأت بگیرد و به او ختم شود
عشقی که با هوس شروع شود نتیجه اش مشخص است جز ندامت و اشک چیزی بدنبال ندارد!
عشق بی منت عشق بدون استرس و نگرانی عشقی توأم با امید و اشک
عشقی که تمامی ثانیه های زندگی با توست و در قلب توست
خدارا در وجود خود حس می کنیم چون او نیز عاشقانه ما را دوست دارد و به ما نزدیک است تا مراقب ما باشد!
خدا به من و تو دروغ نگفته و نمی گوید!خدا خیانت نمی کند!
خدا همیشه برای من و تو وقت میگذارد ولی من و تو برای همه وقت داریم الا او!
وقتی به او می رسیم کسل و بی حوصله و خسته هستیم او همینگونه هم ما را می پذیرد خدا خیلی رئوف است ما خدا را عشق او را با نعمتهایش( نعمتهای فانی اش)معاوضه کرده ایم ما خود را در مشغولیات زندگی در هوی و هوس گم کرده ایم ولی او همیشه ما را به خودمان می شناساند و ما را پیدا می کند!
او هدیه های بی نظیری دارد!بسیار بزرگ و با ارزش ولی ما آنها را با بی میلی کناری می اندازیم!هدیه های خدا تمامی مصیبتها و مشکلات پیرامونمان می باشد!
کوچک و بزرگ همیشه دعا می کنیم کمتر شود و این یعنی دور شدن از خدا و عشق او!وقتی از دوری اش اشک می ریزی قهر نمی کند بر می گردد نوازشت می کند برایت گریه می کند دلت را به دست می آورد هدیه های بهتر به تو می دهد تو را عاشقانه در آغوش می گیرد ولی ما آغوش او(یعنی سجاده اش را رها می کنیم خیلی زود...!او برایمان نجوا می کند حرفهای قشنگ می زند با حزن و اندوه چنان که هر چه در دل داری بیرون می ریزی و آرام می شوی ولی ما حرفش را یا گوش نمی دهیم یا کم گوش می دهیم(قرآن)!
خدا به ما می گوید آخرِ همه ی این علایق و خواسته های فانی و پوچ کجاست ولی ما غرق می شویم در تمامی قوانین از پیش ساخته مان که آن را نمی بینیم یا دوست نداریم ببینیم(گورستان)!
در روایت آمده اگر مردم می دانستند این زندگی در دنیا چون مسافرتی است که روزی چمدان می بندی و بر می گردی با هم خوب بر خورد می کردند به هم عشق می ورزیدند و محبت می کردند و دلی را نمی شکستند و حقی را نمی خوردند و خونی نمی ریختند ولی وای بر ما که به جای آغوش خدا آغوش شیطان را محکم گرفته ایم (دنیا)
حال می رویم سر وقت عشقی که با عطشِ هوس شروع می شود که توأم با نگرانی و استرس است که مبادا از دستش دهم نکند کسی او را از چنگ من در بیاورد!ووقتی از تو دور می شود گریه می کنی و با نگرانی دستش را رها می کنی!و ثانیه ها منتظر تماس یا دیدارش هستی!وقتی به تو زنگ نزند می گویی تو را فراموش کرده غصه دار می شوی اشک می ریزی باز می بینی و لحظه ای شادی و می خندی و باز باید برود چون معلوم نیست قسمت تو باشد یا نه!
حال اگر مردانگی کرد و خواست با تو وصلت کند باز نگرانی چون مادر و پدرت ممکن است راضی نباشند باز استرس و تشویش خدایا چه کنم اینبار به ندای عشق و دلت پاسخ می دهی که در مقابل کسانی که عاشقانه دوستت دارند و برایت سختیهایی را به جان خریده اند بایستی تا پیروز میدان عشق باشی! گرچه از یادت رفته تا روزهای قبل تمامی عشقت بودند ولی...
و اما اگر تو را رها کرد و رفت چه می کنی! وامصیبتا اعتصاب از همه چیز که عشق من رفت و مرا فراموش کرد آری او رفت و خوش می گذارند و ولی تو روزگارت سیاه گشته مگر چند بار قرار است به دنیا بیائی و زندگی کنی!
این را تجربه ای بدان برای موفقیتهای بعدی اینکه مواظب باشی دلت را چوب حراج نزنی!
این دل جایگاه بهترین است!
و اما مادر مهر او مهر خداست
حال که ندارمش بیشتر حس میکنم که او تنها عشقی است که پایدار است حتی بعد از رفتنش
پس من و تو تنها نیستیم
خدا هست در قلب من و تو!
با او سخن بگو و او را تنها به قلبت راه بده!
و...
شما چه می گوئید........
لطفا بنویسید
ای خاک وطن بر تو عزیزی بسپردیم
کو عاشق بوی تو و روی قربا بود
پیوسته به لب ذکر حسین (ع) داشت دمادم
دلداده آن پادشه کربوبلا بود
هنگام محرم سر و سودای دگرداشت
در ماتم اولاد علی (ع) غرق عزا بود
*****
آهسته فرو بسته شد او را زجهان چشم
چشمی که پر از عاطفه و لطف و صفا بود
بنگر چه عزیزان همه رفتند یکایک
آگه به یقین روز دگر نوبت ما بود.
سلام بر این روزها روزهای پنجشنبه و جمعه که روز یاد اموات است
مادرم از شبی که از کنارم رفتی ندیدنت مرا آزار میدهد
وگرنه همیشه و همه جا با منی حضورت را حس میکنم از اون موقع بیشتر خدارو حس میکنم حالا میفهمم که خدا چطوری تمام اعمال و رفتارمان را زیر نظر دارد از وقتی که هر گوشه ی خانه که می روم و هر کاری میکنم با خودم زمزمه میکنم که مادر مرا می بینی ؟!
آری مادرم تو از من دور نیستی
تو چون همیشه دلواپس و نگرانی تو مثل همیشه
برایمان دعا می کنید
تو مثل همیشه برای ما اشک می ریزی
حتی برای روزهایی که بر تو گذاشت
عجب دنیای بی وفائی
همه ی عمرت زحمت کشیدی
غصه خوردی و به پای ما چون شمع سوختی!
اگر چیزی از این دنیا دستگیرت نشد ولی وقتی از مردم میشنوم چگونه برایشان مادری کردی و مشکلاتشون و حل کردی و اینکه همه از تو به خوبی یاد میکنند
خوشحالم که عاقبت دنیای دیگرت ختم به خیر است
اینکه اعمالت از پاکی و نجابتت حتی در سن پیری
و اخلاق خوشت بهترین توشه ایست که بر جا گذاشتی تو میدانستی این دنیا و زرق و برقش فانیست هرگزتمام رنگهای این دنیا را با اعتقادات با ایمانت با حجابت با عشق به ائمه عوض نکردی سختیها را به جان خریدی مردانه جنگیدی با همه چیز و همه کس
حال می فهمی که چه قدر این کارهایی که کردی برای آن سرای باقی به درد بخور بوده!
من متعجبم از کسانی که برای نفس کشیدن و آسایش و راحتی و خوشگذرانی در این دنیا از هیچ کاری دریغ نمی کنند.آیا نمی دانند لذات و خوشیهای این دنیا فانیست؟!
مادرم تو مایه ی افتخارمی
بازم هم برای این دخترت دعا کن
دعا کن عاقبت به خیر گردد
دعا کن چون تو ایمانش پایدار بماند
دعا کن پایم نلغزد
دعا کن همچنان مایه ی افتخار تو بمانم
برایم همان تسبیح ذکرت را بچرخان!
حالا با افتخار بیشتر به این چادر و حجاب افتخار میکنم
تو که یاد دادی تمام زیبائیهای خودم برای خودم و حلالم باشد!
هر بار که می پوشم و بر خیابانها گذر می کنم و مردم و مرا می بینند آنان که نمی شناسند از کسانی که می شناسند می پرسند:
این کیست و وقتی مرا معرفی می کنند باز به داشتن مادری چون تو افتخار می کنم
همیشه میگم شیری که به من دادی حلالمه مادر!
با همه افتخار دلتنگت می شوم
برایت صدقه میندازم
قرآن می خوونم!
و گاهی قطره ای اشک دلتنگی می ریزم
خداحافظ مادرم
تمامی عشقم...!!!
تو را با ذکر صلواتی و فاتحه ای به روح بلند و نورانیت امروز میهمان می کنم!
اللهم صل علی محمد(ص) و آل محمد(ص) و عجل فرجهم