سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به زشتى یاد کردن مردمان پشت سر آنان ، سلاحى است براى مرد ناتوان . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
صدف[85]
سکــــــــــــــوت و دوست دارم اشک و بیشتـــــــر هر دوی اینها نمـــــــــــــاد عشــــــــقند. و من به این عشق با اشکی سرشار از لطف خدا افتخار می کنم التـــــــــــــماس دعــــــــــا یا علــــی!

خبر مایه

* * *   بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ * یَا مُقَلِّبَ القُلوُبِ وَالاَبصارِ * یَامُدَبِّرَاللَّیلِ وَ النّهَارِ * یَا مُحَوّلِ الحَولِ و الاَحوالِ * حَوِّل حَالَنَا اِلَی اَحسَنِ الحَالِ * آمّینَ یَا رَبَّ العَالَمین * ای زیر و رو کننده ی قلب ها و دیدگان * ای تدبیر کننده ی روز و شب * ای دگرگون کننده ی حال و احوال * حال ما را هم به بهترین حال ها دگرگون ساز * آمّین ای پروردگار جهانیان *    * * *  

 

عید بر شما مبـــــــــــــــــارک

التماس دعا


  
  

زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار به راه بود هیچ چیز نه سیاه ونه سفید بود با وجود این مثل اینکه چیزی اشتباه بود * زیر گنبد کبود بازی خدا نیمه کاره مانده بود وا‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه ای نبودوهیچکس شعری از خدا نخوانده بود * تا که او مرا برای بازی خودش انتخاب کرد توی گوش من یواش گفت: "تو دعای کوچک منی" بعد هم مرا مستجاب کرد *


88/12/23::: 11:30 ع
نظر()
  


.*.* نور نتابد مگر جمال محمد       عشق محمد بس است و ال محمد*.*.


گل


شکوفه*:این عید سعید بر همگان مبارک باد:*شکوفه


گل


فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد        مولای زمان مهترصاحبدل امجد


ان سید مسعود و خداوند مؤید            پیغمبر مسعود ابوالقاسم احمد


وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد          این بس که خدا گوید((ما کان محمد))


میلاد


در شب ولادت رسول خدا(ص) نیز طبق روایات حوادث شگفت انگیزی اتفاق افتاده است که در تاریخ نقل شده است:


از ان جمله ابن هشام از حسان بن ثالث- شاعر معروف اسلام-نقل میکند که وی گفته:بخدا سوگند من پسری نورس در سن هفت یا هشت سالگی بودم و انچه می شنیدم بخوبی درک می کردم که دیدم مردی از یهود بالای قلعه ای از قلعه های مدینه فریاد میزند:ای یهودیان!


و چون یهودیان پای دیوار قلعه جمع شدند و از او پرسیدند:چه میگویی؟گفت:بدانید ان ستاره ای که با طلوع ان احمد بدنیا خواهد امد،دیشب طلوع کرد!


و در تواریخ دیگر از امنه روایت کرده اند که گوید:چون فرزندم به دنیا امد نور خیره کننده ای اشکار شد که شرق و غرب را روشن کرد و من در ان روشنایی قصر های شام و بصری را دیدم.


و نیز نقل کرده اند که در ان شب ایوان کسری- که با سنگ و گچ ساخته شده بود و سالها روی ساختمان ان زحمت کشیده شده بود و هیچ کلنگی در ان کارگر نبود – شکافت و چهارده کنگره ان فرو ریخت.


شیخ صدوق(ره) در کتاب امالی حدیث جامعی از امام صادق (ع) روایت کرده است که:


ابلیس به اسمانها بالا می رفت و چون حضرت عیسی(ع) به دنیا امد از سه اسمان ممنوع شد و تا چهار اسمان بالا می رفت،و هنگامی که رسول خدا(ص) به دنیا امد ازهمه اسمانهای هفتگانه ممنوع شد و شیاطین به وسیله پرتاب شدن ستارگان ممنوع گردیدند و قریش که چنان دیدند گفتند:قیامتی که اهل کتاب می گفتند بر پا شد!


- اتشکده فارس که هزار سال بود خاموش نشده بود در ان شب خاموش گردید.


- و مؤبدان فارس در خواب دیدند شترانی سخت اسبان عربی را یدک می کشند و از دجله عبور کرده و در بلاد انها پراکنده شدند و طاق کسری از وسط شکافت و رود دجله در ان وارد شد.و در ان شب نوری از سمت حجاز بر امد و همچنان به سمت مشرق رفت تا بدانجا رسید،فردای ان شب تخت هر پادشاهی سرنگون گردید و خود انها گنگ گشتند که در ان روز سخن نمی گفتند.


- دانش کاهنان ربوده شد و سحر جادوگران باطل گردید و هر کاهنی از تماس با همزاد شیطانی خود ممنوع گردید و میان انها جدایی افتاد.


و امنه گفت:به خدا فرزندم که بر زمین قرار گرفت دستهای خود را بر زمین گذارد و سر بسوی اسمان بلند کرد و بدان نگریست و نوری از من تابید و در ان نور شنیدم گوینده ای میگفت:تو اقای مردم را زادی او را محمد نام بگذار.


.*.*اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم*.*.


گل1

www.avini.com


88/12/13::: 8:56 ع
نظر()
  

سلام به بهترین!

بارها نوشته و گفته ام که آدم با داشتن این همه آدم و دوست و فامیل و خونواده بازم تنهاست من بارها به این حد و مرز رسیدم که آخر این تنهائیها خداست!

کاش میشد آرامشت را با شنیدن صدای زیبای خدا بدست آوری کاش می شد با زمزمه عاشقانه با او در نیمه های شب به آرامش واقعی برسی!و کاش تغییری به این زندگی بدهی به خودت وقت تنگ است مهربون!باز هم می گویم مگر قرار است چند بار بدنیا بیائیم!من می دانم در دل بی قرار تو چه میگذرد دنبال مأمن و پناهگاهی که هنوز بعداین همه سال نیافتی و مطمئن باش نخواهی یافت چون این عجوزه دنیا با پیرهن خوش خط و خالش همه را فریفته است این دنیا فانیست!

در به دری و بلاتکلیفی را فقط با رها کردن خود در دامن رحمت الهی میتوانی از خود دور کنی نه با مردن نه با داد زدن نه با پرخاش کردن نه با گریه کردن و نه با عذاب و بیماری!و نه با فحش نثار مرده و زنده فقط باید چشم ها را شست و جور دیگر دید یادته این و خیلی نوشتی ولی فقط در حد نوشتن عمل کن عزیزم!فقط چند بار ذکر خوش قرآن و گوش بده (به جای آهنگای به قول خودت زیبا)گریه هایی که می کنی ضجه هایی که می زنی تضرع و استغاثه هایی که می کنی او می شنود فراموش نمی کند و او خود را فدای تو می کند از صدای طپش قلبت بفهم از تنگی نفست بفهم او خود را در تو محو می کند او خدائی است بی نظیر!ا دیده نمی شود او تو را به حال خود رها نکرده می گوئی بارها گفتم و نشنید چرا او می بیند و می شنود او می خواهد خودت برگردی تو می توانی با آرامش کار کنی با دیگران حرف بزنی برای دیگران مرحم باشی به شرط اینکه حضورش را نادیده نگیری وقتی تو او را فراموش کنی او تو را فراموش می کند(به اصطلاح ما) متأسفانه ما وقتی درد و بیماری و گرفتاری داریم به سراغش می رویم وقت خوشی نمی گوئیم خدا تو هم باش آیا هستی و یا شکرگزارش باشیم!

خدا همیشه با ماست ولی از ما خواسته هیچ وقت برایش شریکی قرار ندهیم هر گاه گرفتار شدیم باید بدانیم این ندای خداوند است: جایی از کارت لنگ می زند

به خود و عالم بدو بیراه نگوئیم!

ما آسایش و شادی را در زرق و برق دنیا گم کرده ایم نمیدانم نوشته ها را اگر می خوانی چرا به حافظه نمی سپاری؟

به نظر خودم من می گویم ما خدا را پشت ویترین مغازه ها پشت ساختمانهای سر به فلک کشیده پشت رؤیاهای واهی در شلوغی خیابانها در مجالس وو بریز و بپاشها در رنگ و لعابی که به خود و زندگی می دهیم در مدلهای لباس و پرده و دکوراسیون خانه در زندگی های شلوغ پر از ساز و آواز گم می کنیم وای چه قدر صدا زیاد است و صدای خدا به من نمی رسد(آیا شده در ساعاتی که صدای روح بخش اذان بلند می شود در این شلوغیها بشنوی که خدا تو را صدا می زند! اگر در این شلوغی همه به این دل تو و اشک تو با دیده تمسخر نگاه کنند این خداست که عاشقانه می گوید گریه کن عزیزم من و صدا کن!

من می خوامت من دوست دارم صدات و بشنوم هر کجای این دنیا باشی باتوست!

حتی الان که من برای دل تو مینویسم او برایت می گرید برای نفسی که حب ائمه در اوست!قدر خود را بدان ارزشت را بدان و تنها خدا لایق عشق بازیهای ماست خدای مهربانی که تو را آفرید هدایائی به تو داد تا تو را بیازماید و وقتی به نتیجه شیرین می رسی که دیگر دلت از همه ی وابستگیها جدا شود و فقط برای او گریه کنی نه تعلقات!من از خدا خواسته ام که در این مسیر زندگی با تو و من باشد!با اینکه دوست ندارم مزاحمت باشم می خواستم کنارت باشم تا با هم در این لحظات آرامش پیدا کنیم فقط بر سجاده ی نیاز و گفتن لا حول ولا قوه الا بالله و گفتن الهی و ربی من لی غیرک خدائی که تو را برای خودت و قلبت و ایمانت می خواهد چون کسی پیدا نمی شود و نخواهد شد مثل او عاشق تو باشد!

بیا با خدا آشتی کنیم!


88/12/4::: 9:50 ع
نظر()
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام به دوست عزیز مهدیار تولد شما مبارک!
+ سلام دوستان عیدتون مبارک
+ با سلام دوستان عزیز شایان و سارا تولدتون مبارک


+ * * * بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ * یَا مُقَلِّبَ القُلوُبِ وَالاَبصارِ * یَامُدَبِّرَاللَّیلِ وَ النّهَارِ * یَا مُحَوّلِ الحَولِ و الاَحوالِ * حَوِّل حَالَنَا اِلَی اَحسَنِ الحَالِ * آمّینَ یَا رَبَّ العَالَمین * ای زیر و رو کننده ی قلب ها و دیدگان * ای تدبیر کننده ی روز و شب * ای دگرگون کننده ی حال و احوال * حال ما را هم به بهترین حال ها دگرگون ساز * آمّین ای پروردگار جهانیان * * * *
+ سلا!امروز چهل روز است از عزیزترینم(مادر)دورم برایش ذکر صلوات و فاتحه ای نثار کنید!
+ نمی گم الهی این غم سراغت بیاد خدا از گناهت بگذره!اگه شما و بقیه به این نیت اومدید وبلاگ زدید شاید!ولی من خواستم دعا کنید برای اینکه عشقم(مادرم )و از دست دادممن از تو میگذرم ولی خدا دعا میکنم که خدا شما را هم نیز ببخشد!من تنها نیستم چون خدا را دارم و لطف کنید برای خودتون از این دعا ها بفرمائید!
+ سلام به دوستی که محبت کردند و برای دل گرفته ی من طلب دوست ... کردید!
+ سلام!خیلی دلم گرفته برام دعا کنید باشه!!!
+ سلام شنیدی چه کسی میخواد به داد ایران و ما برسه؟!آمریکا!
+ مرگ بر منافق مرگ بر وطن فروشها آدم فروشها!