سلام!
گشتم تا نوشته ای را در وصف عزیزم بنویسم ولی میدونید سر درد شدم نتونستم
دارم ذکر ذاکر که برای گرفتن اذن دخول از امام رضا(ع) ضجه می زنه رو گوش کردم بعدشم عزیز بی قرینه رو
امشب شب دعا و ثناست فردا روز امام زمانیست که از فراغش می سوزیم
عشقی که وقتی بوجود اومد تا عالم هست باید سوخت یعنی خدایا من گنه کار
چشای گنه کارم
گوشای گنه کارم
اصلا خود نالایقم می تونم... اصلا روم میشه بگم آقا من فقط عاشق تو بودم و آقا بهم بگه ای دروغگو
برو تو برای همه برای عشقت دعا کردی برای من وقت گذاشتی؟!
دروغ نگو تو صبح و شبت شده یاد یار خودت چون من و نمی بینی فکر می کنی من تو رو فراموش می کنم یا نمی بینمت
من بر همه اعمالت آگاهم برام نقش بازی نکن
اگه بهش بگم آقا توی هیئتم توی نمازم برات دعا می کنم می دونم دروغ گفتم اگه نوایی رو بشنوم یا یادش و از تلویزیون یا اسمش و جایی بخونم یادم میاد
آقام غریبه ،تنهاست خیلی بیشتر از اینکه فکرش و بکنیم
درسته توی این دنیا غرق شدم ولی همیشه از خودش خواستم و اونم بهم کمک می کنه تا از هدفم دور نشم
آقای خوبم می خوام حالا که در به در این دنیا شدم بهانه ی پیدا کردن گمشدم تو باشی نه عشقم
نوشته بودم خدایا اون و می خوام با تموم ارزشامون در کنار ایناست که اون برام عزیزه نرسیدم غمی ندارم
فقط از شماها جدا شدن برام درد آوره اینکه شما به من نگاه نکنید
اینکه لیاقت عشق شما رو نداشتن برام ننگه
اینکه خدا رو دارم غمی ندارم
عزیز بی قرینه کی میایی؟!*شفای زخم سینه کی میایی
عزیزم مادرت چشم انتظاره که میایی* سحر خیز مدینه کی میایی
این الطالب بدم المقتول بکربلا!اشکام جاری شد
التماس دعا
.::یا علی::.